تا حالا دقت کرده اید که چرا هدایای تبلیغاتی به مشتریان خود می دهید؟شما بادادن یک هدیه حتی کوچک در قالب تبلیغاتی باعث ماندگاری خود در ذهن مشتری می شوید.بنابراین این روش بسیار در فروش آینده ی شما موثر است.
بازار تجاری جنگی است که در آن رقبا دشمن هستند و مشتری، سرزمینی است که باید فتح شود. حقیقت بازار تجاری امروز، خدمترسانی به مشتریان نیست بلکه: تاختن، گول زدن و جنگیدن با رقباست.
بررسي تاثير اينترنت بر حوزه هاي مختلف اجتماعي ، فرهنگي، سياسي و اقتصادي امروزه موضوع تحقيقات مختلف درميان محققان و انديشمندان سراسر جهان شده است.هدف مقاله پيش رو نيز بررسي تاثير اينترنت بر حوزه تبليغات است.با شروع فعاليتهاي تجاري در اينترنت، تبليغات اينترنتي نيز پابه عرصه ظهور گذاشت.گـــــرچه درحال حاضر، ميزان هزينه هاي تبليغــات اينترنتي نسبت به كل هزينه هاي تبليغاتي بسيار پايين است ليكن نرخ رشد آن بيانگر اين واقعيت است كه اين شاخه در آينده نه چنـــدان دور اهميت و جايگاه ويژه اي در صنعت تبليغات پيدا خواهدكرد.به همين دليل، در اين مقاله سعي خواهد شد تا در ابتدا معناي اصطلاح تبليغات اينترنتي بيان شده و در ادامه انواع مدل هاي معروف تبليغات در اينترنت موردبررسي قرار گيرد
اينترنت به معناي شبكه اي از رايانه هاي متعدد كه در سراسر جهان گسترده و با هم درارتباط هستند.از دهه نود و با واگذار شدن به بخش خصوصي كاربردهاي تجاري پيدا كرد. از آن زمان به بعد بود كه اين شبكه تاثيرات عميقي را بر نحوه انجام فعاليتهاي تجاري گذارد.تبليغات تجاري به دليل ماهيت فناوري محور و ارتباطي محور خود به شدت تحت اين تاثيرات قرارگرفته و اصول سنتي آن به چالش كشيــده شد.حاصل اين چالشها و تاثيرات شكل گيري پديده تبليغات اينترنتي بود.
درنظر ابتدايي و باتوجه به تعاريفي كه درمورد تبليغات و اينترنت بيان شده است ، پي بردن به معناي اصطلاح تبليغات اينترنتي چندان دشوار نخواهدبود.درحقيقت اين اصطلاح به گونه اي است كـــه خودش، خود را تعريف مي كند.شايد به علت همين حالت خود تعريفي بوده است كه در اكثر منابع موجود در زمينه تبليغات اينترنتي كمتر تعريف مشخصي از آن ارائه شده است.البته در ادبيات جديد تبليغات ، بعضاً تعاريفي نيز براي تبليغات اينترنتي ذكر گرديده است.براي مثال، دوكافي (1996) از اولين كساني كه زمينه تبليغات اينترنتي و چگونگي نگرش مصرف كنندگان به آن تحقيقاتي را انجام داده، در مقاله خود تحت عنوان ارزش تبليغات و تبليغات در وب تبليغات اينترنتي را ازنظر مصرف كنندگان دربردارنده انواع بسياري از مطالب و مضامين تجاري موجود در وب مي داند.
از تبليغات الكترونيكي شبيه به تبليغات سنتي (تابلوهاي تبليغاتي و بنرها) گرفته تا انواع ديگري كه متفاوت از تبليغات سنتي هستند (مثل ايجاد پايگاه اينترنتي). به همين گونه، اشلوزر و ديگران (1999) تبليغات اينترنتي را هر نوع محتوا و مضمون تجـاري موجود در اينترنت مي دانند كه شركتها بــــراي آگاه كردن مصرف كنندگان درمورد كالاها و خدمات خود طراحي مي كنند. بعضي ديگر ( PATON AND CONANT, 2002 ) نيز تبليغات اينترنتي را به طور ساده استفاده از اينترنت براي انجام تبليغات دانسته اند.لذا با درنظرگرفتن بعد رسانه اي اينترنت و باتوجه به تعريف تبليغات تجاري كه در بالا ذكر گرديد مي توان تبليغات اينتــــــرنتي را چنين تعريف نمود:
با شروع فعاليتهاي تجاري در اينترنت ، تبليغات اينترنتي نيز پابه عرصه ظهور گذاشت.به نظر مي رسد اولين شيوه براي تبليغ استفاده از پست الكترونيك بوده باشد.اما با اضافه شدن فناوري وب به اينترنت، تبليغات اينترنتي به شكل امروزي آن آغاز گرديد. در سال 1994 اولين بنر تبليغاتي كه امروزه معمول ترين و مشهورترين مدل تبليغ در اينترنت است.در پايگاه اينترنتي هات واير به كار گرفته شد . از اين سال به بعد بود كه تبليغات اينترنتي به عنوان تكنيكي موثر و كارا براي تبليغات موردتوجه بازاريابان قرار گرفت. به مرور زمان انواع جديدي از مدلهاي تبليغات در اينترنت شكل گرفتند و ميزان هزينه هاي تبليغاتي به طور مداوم افزايش پيدا كرد. به طوري كه از ميزان 55 ميليون دلار در سال 1995 به 270 ميليون دلار در سال 1996، 940 ميليون دلار در سال 1997، 2 ميليارد دلار در سال 1998 و 3/5 ميليارد دلار در سال 1999 رسيد. همچنين طبق برآوردهاي موسسه ژوپيتر كاميونيكيشن كه يكي از معروفترين و معتبرترين موسسات در زمينه ارائه آمار و اطلاعات اينترنتي است ميزان هزينه هاي تبليغات اينترنتي در سالهاي 2000، 2001، 2002 و 2003 به ترتيب برابر با 5/3، 7/3، 9/5 و 11/9 ميليارد دلار است.
با وجود نرخ رشد نسبتاً بالاي هزينه هاي تبليغات اينتــرنتي طي اين چند سال اما اين هزينه ها در مقابل كل هزينه هاي تبليغاتي صورت گرفته درجهان ناچيز است. مثلاً در سال 2000 تنها 4 درصد از كل هزينه هاي تبليغاتي در ايالات متحده مربوط به تبليغات اينترنتي بوده است. شركت جنرال موتورز كه بيشترين هزينه تبليغات را در اين سال داشته است، كمتر از يك درصد آن را به تبليغات در اينترنت اختصاص داده است. اين حقيقت درمورد شركتهاي بزرگي مثل دايملر - كرايسلر، پراكتر اند گمبل و فورد نيز به همين صورت بوده است.
درنتيجه به نظر مي رسد كه بيشترين ميزان تبليغات اينترنتي به وسيله خود شركتهاي اينترنتي ، شركتهايي مثل ياهو و آمازون كه فعاليتهـــاي اصلي خود را در اينترنت انجام مي دهند ، صورت مي گيرد. طبق آمارها 55 تا 70 درصد هزينه هاي تبليغات اينترنتي به چنين شركتهايي تعلق دارد.
البته طبق پيش بيني موسسه ژوپيتر كاميونيكيشن تا سال 2005 ميزان هزينه هاي اينترنتي به 16/5 ميليارد دلار خواهد رسيد كه 8 درصـــد از كل هزينه هاي تبليغاتي را شامل مي شود. نمودار شماره يك بيانگر ميزان رشد تبليغات اينترنتي تا سال 2005 و درصد آن از كل هزينه هاي تبليغاتي در ايالات متحده است.
طي يك دهه اي كه از پيدايش پديده تبليغات اينترنتي مي گذرد، روشها و مدلهاي مختلفي براي انجام تبليغات در اينترنت ابداع شده و مورداستفاده قرارگرفته است. در ادامه به برخي از مهمترين اين مدلها اشاره مي شود.
بنر عبارت از يك تصوير گرافيكي كوچك و معمولاً مستطيلي كه به يك پايگاه اينترنتي ديگر متصل مي شود و ابعاد مختلفي دارد اما به طور متوسط داراي طول 460 پيكسل و عرض 60 پيكسل است . بنرها اولين شكل از تبليغات بودند كه به طور گسترده در اينترنت مورداستفاده قرار گرفتند و امروزه از معروفترين و پركاربردترين انواع تبليغات اينترنتي به شمار مي روند .
بنرها معمولاً در فرمت GIF ، ساخته شده و در قسمت بالاي صفحات اينترنتي قرار مي گيرند.كاربر با كليك كردن بر روي آنها به صفحه اي منتقل مي شود كه توضيحـــات بيشتري درمورد آن تبليغ به او مي دهد و يا مستقيماً به پايگاه اينترنتي شركتي كه تبليغ مذكور را طراحي كرده منتقل مي گردد.در حقيقت اين مدل از تبليغات اينتـــرنتي را مي توان تا حدي به تبليغات سنتي چاپ شده در روزنامه ها و مجلات تشبيه كرد. بنرها داراي انواع مختلف و متفاوتي هستند و مي توان آنها را به صورت زير دسته بندي كرد:
اين بنرها معمولاً در فرمت GIF تهيه شده و دربردارنده تصاوير و متوني هستند كه ثابت بوده و حركت نمي كنند. قبلاً از اين نوع بنرها به دليل آنكه گمان برده مي شد موردتوجه بازديدكنندگان قرار نمي گيرند كمتر استفاده مي گرديد. ليكن امروزه تحقيقات نشان داده است كه بعضي كاربران اين نوع از بنرها را ترجيح مي دهند و به همين دليل اخيراً استفاده از آنها افزايش يافته است ( MINNICK AND MINNICK , 2001).
اين نوع بنرها از تركيب چندين بنر ثابت و بــــــا استفاده از نرم افزارهايي مخصوصي نظير GIF BUILDER طراحي گرديده و همانند كارتونهاي انيميشني داراي خاصيت تغييرپذيري هستند.اندازه و حجم اين بنرها نيز معمولاً از بنرهاي ثابت بيشتر است. از مزيتهاي اين نوع بنرها آن است كه مي توان با استفاده از آنها پيامهاي تبليغاتي پيچيده تري طراحي كرد و نيز اينكه اين بنرها براي كاربران جالب تر بوده و توجه آنان را بيشتر به خود جلب مي كند. اما ازطرفي اين بنرها به علت حجم زياد و اندازه هاي بزرگ سرعت بارگذاري صفحات اينترنتي را كاهش مي دهند.
در اين نوع با استفاده از انواع نرم افزارهــا و فناوري هاي رسانه اي ويژگي ها و كاركردهايي را به بنرها اضافه مي كنند به گونه اي كه توانايي تعامل پذيري خاصي پيدا مي كنند. براي مثال بنرهايي وجود دارند كه نخست چند گزينه را براي كاربر نمايش داده (مثلاً سوال درمورد مذكر يا مونث بودن كاربر) و درصورت انتخاب هريك از آن گزينه ها توسط كاربر در ادامه تبليغات خاصي به او نشان داده مي شود.درحقيقت بنرهاي تعاملي نوع پيشرفته تري از بنرهاي انيميشني بوده و داراي امكانات بيشتري هستند.البته مشكلاتي كه درمورد بنرهاي متحرك گفته شد درمورد اين بنرها نيز به نحو شديدتري مطرح است.با وجود اين، مشكلات و نيز با وجود هزينه بالاتر براي طراحي آنها اما از آنجا كه طبق تحقيقات، اثربخشي اين نوع از دو نوع ديگر بيشتر است لذا شركتها ترجيح مي دهند بيشتر از آن استفاده كنند. FLASH و SHOCKWAVE از رايج ترين نرم افزارها براي طراحي بنرهاي تعاملي هستند.
جديداً انتقاداتي نسبت به اثربخشي بنرها وارد شده است. طبق برآوردها نرخ كليك كردن كاربران بر روي بنرها كه در سال 1994، 10 درصد بوده است در سالهاي اخير به حدود 3 درصد و بعضاً تا زير يك درصد هم رسيده است.
تبليغات بيش از حد در اينترنت (غرق شدن كاربران در پيامهاي تبليغاتي) و همچنين كمتر شدن جستجـــــــــوها و پرسه زدن هاي بي هدف كاربران در اينترنت. به همين دليل، آژانس هاي تبليغاتي سعي كرده اند تا با به كارگيري بنرهاي تعاملي، با ويژگيهاي جالب و سرگرم كننده و داراي غناي رسانه اي اين نرخ را افزايش دهند. به هرحال هنوز بنرها پراستفاده ترين نوع تبليغات اينترنتي هستند و هر روز نيز بر تعداد آنها در اينترنت افزوده مي شود.
خرده سايت ها عبارتند از بنجره هاي كوچكي (كوچكتر از اندازه معمولي پنجره مرورگر) كه هنگام جستجوي فرد دراينترنت ناگهان بر روي صفحه نمايشگر ظاهر شده و حاوي نوشته ها و تصاوير تبليغاتي هستنــــد. اين نوع از تبليغات اينترنتي به پنجره هـاي جهنده نيز معروف هستند. خرده سايت ها را مي توان به دو گروه زير تقسيم بندي كرد:
اين ها پنجره هايي جدا از پنجره اصلي مرورگر بوده كه هنگام ورود كاربر به يك پايگاه اينترنتي خاص يا در زمان توقف او در آن پايگاه بر روي صفحه نمايش گر ظاهر مي شوند و معمولاً تا زماني كه كاربر آنها را نبندد در صفحه باقي مي مانند.
اين پنجره ها معمولاً در فاصله زماني بارگذاري يك پايگاه اينترنتي ظاهر گشته و خود به خود بسته مي شوند.
د رهر دو نوع از خرده سايت ها ممكن است از فناوري ها و تكنيك هاي پيشرفته رسانه اي استفاده گردد و يا ممكن است فقط دربردارنده متن باشند.از آنجا كه اين نوع تبليغات اينترنتي بدون اجازه و خواست كاربران ظاهر مي گردند و ممكن است موجب برهم زدن تمركز آنان شوند موردانتقاد قرار گرفته اند. با اين حال، به طور گسترده توسط پــايگاههاي اينترنتي مورداستفاده قرار مي گيرند و نرخ كليك كاربران بر روي آنها نيز معمولاً بالا است .
موتورهاي جستجو به پايگاه هاي اينترنتي گفته مي شود كه كاربران مي توانند از آنها براي جستجوي مطالب موجود در اينترنت استفاده كنند.
اين موتورها، بعد از آنكه كاربر موضوع مورد جستجوي خود را در فرم مخصوصي كه براي اين كار تعبيه شده وارد مي كند، ليستي از پايگاههاي اينترنتي كه دربردارنده موضوع موردنظر كاربر هستند بـــراي او جمع آوري مي كند.مكانيسم عمل موتورهاي جستجو كه به سايتهاي درگاهي نيز معروف هستند معمولاً به دو گونه زير است:
تعدادي از اين پــــايگاهها با استفاده از برنامه هاي نرم افزاري خاصي كه خزنده يا عنكبوت ناميده مي شود ، به طور خودكار اينترنت را براي يافتن موضوع موردنظر كاربر جستجو مي كنند.اين برنامه ها معمولاً اينترنت را به طور روزانه جستجو كرده و بانك اطلاعاتي خود را به روز مي كنند.
پايگاههاي اينترنتي نظير گوگل براساس اين مكانيسم عمل مي كنند. اين موتورها معمولاً اين امكان را به دارندگان پايگاههاي اينترنتي مي دهند تا مشخصات پايگاه خود را به بانك اطلاعاتي آنها اضافه كنند.
تعداد ديگري از پايگاهها مانند ياهو با استفاده از روشهاي دستي پايگاههاي موجود در اينترنت را موردبررسي قرار داده و بعداز ارزيابي، هريك را در دسته بنديهاي خاص در بانك اطلاعاتي خود كه از قبل طراحي كرده اند، قرار مي دهند. لذا هنگامي كه كاربر كلمه خاصي را در فرم جستجوي اين پايگاهها وارد مي كند نتايجي كه براي او آورده مي شود براساس بانك اطلاعاتي است كه اين پايگاه آن را ايجاد كرده است و نه براساس جستجوي خودكار در اينترنت. اين پايگاهها نيز همانند دسته اول، به دارندگان پايگاههاي اينترنتي اين امكان را مي دهند تا مشخصات پايگاه خود را به بانك اطلاعاتي آنها اضافه كنند، البته با اين تفاوت كه اين دسته از موتورهاي جستجو قبل از اضافه كردن ، پايگاه اينترنتي را ارزيابي كرده و درصورت تاييد، آن را به بانك اطلاعاتي خود اضافه مي كنند. لـــــذا مدت زماني كه طول مي كشد تا مشخصات يك پايگاه به اين موتورها اضافه شود ممكن است حتي تا چند ماه طول بكشد. ياهو همچنين داراي يك بانك اطلاعاتي پيشرفته هست كه براي اضافه كردن پايگاههاي اينترنتي به آن مبالغي را از صاحبان اين پايگاهها اخذ مي کند.
فروش حرفهای مانند آشپزی ترکیبی از علم و هنر است. هرگز بدون این هفت ماده اولیه ارزشمند، قدم به آشپزخانه نگذارید. اگر برای طبخ غذای خود، هر یک از آنها را در اختیار ندارید و یا آنها را با نسبت یا ترتیب اشتباه باهم ترکیب کنید، هیچ فروشی انجام نمیشود.
بیایید از تشبیه دیگری استفاده کنیم. فروش مانند شمارهگیری یک شماره تلفن هفترقمی است. اگر میخواهید با فرد آنطرف خط ارتباط برقرار کنید، باید این اعداد را با ترتیب صحیح وارد کنید. در فروش نیز باید از این فرایند مشخص هفتمرحلهای پیروی کنید تا بیشترین مقدار فروش، فروش مجدد و مشتریان معرفیشده را برای خود تضمین کنید.
اولین قانون موفقیت در فروش «تخصیص زمان بیشتر به مشتریان احتمالی بهتر» است. ممکن است مشتریان احتمالی زیادی برای محصولات و خدمات شما وجود داشته باشند ، اما همه آنها مشتریان احتمالی مناسب شما نیستند.، در این بخش درباره فرایند فروش هشدار میدهیم. اغلب مشتریان احتمالی برای شرکت شما و محصولات و خدمات شما مناسب نیستند.
خریداران اصلی محصولات و خدمات شما چه کسانی هستند؟ در بسیاری از کسبوکارها ، 20 درصد مشتریان ، 80 درصد محصولات و خدمات را میخرند.کار مهم شما پیدا کردن آن 20 درصد از مشتریان است. اگر در کار معامله سهام هستید ، باید مشتریانی پیدا کنید که بیش از همه معامله میکنند.اگر تبلیغات میفروشید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیشترین تبلیغات را میخرند.این موضوع کاملا واضح است ، اما بسیاری از صاحبان کسبوکارها هیچ شناختی از بهترین مشتریان خود ندارند.وقتی از شرکتهای مختلفی بازدید میکنیم که تحقیقات گستردهای در بخش بازاریابی انجام میدهند ، با این وجود تیم فروش آنها هدر دادن همه جانبه زمان و پول را متوقف نمیکند، بهشدت متعجب میشویم.افراد بخش خدمات مشتری، تیم بازاریابی و نیروی فروش خود را گردهم آورید تا درباره بهترین خریداران بازار صحبت کنند.
اولین کار شما تشخیص مشتریان واقعی از افراد مردد است. وقت کافی اختصاص داده و سوالاتی بپرسید. انرژی و منابع فروش شما محدود هستند. نمیتوانید آنها را برای افرادی هدر دهید که نمیتوانند یا نمیخواهند از شما خرید کنند.
مشتری احتمالی نیازی دارد و یا میخواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث میشود که سریعتر، بهتر و ارزانتر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمیشد.
شفافیت مهمترین عامل در هر شرایطی است.هم شما و هم مشتری احتمالی باید به وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف ، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرونبه صرفه برای مواجهه با آنهاست.
باوجود همه دادهها و تخصصهایی که در فرایند فروش مورد استفاده قرار میگیرد ، اکثریت قریببهاتفاق تصمیمات خرید بر پایه احساسات، مخصوصا احساس خریداران نسبت به محصول و فروشنده اتخاذ میشود. نوع احساس خریدار به فروشنده ، نوع احساس او نسبت به کل شرکت را شکل میدهد.
بهترین فرایند فروش فرایندی است که طی آن ، مشکلات مصرفکننده را ( با جزئیات واقعی ) به او گوشزد کرده و سپس مزایای حاصل از راه حلهای خود را به او نشان میدهید.البته ، بزرگترین بخش فروش تا بعد از فروش ادامه پیدا میکند.
وقتی فروشی انجام میدهید ، باید خدمت یا محصول را تحویل دهید و مطمئن شوید که بهطور رضایتبخشی نصب شده و مورد استفاده قرار میگیرد و تا زمان مشخصی بعد از فروش، پاسخگوی شکایات و نگرانیهای مشتریان باشید. به همین دلیل، مشتری در ابتدا بهدنبال ارتباط است. تا زمانی که مشتری نگران است ، ارتباط با فروشنده بسیار مهمتر از خود محصول یا خدمت است.
قانونی با عنوان «قانون تلاش غیرمستقیم» در فروش وجود دارد.بر اساس این قانون هرچه بر ارتباطات تمرکز کنید ، فروش بهتری خواهید داشت.اما هرچه بیشتر بر فروش تمرکز کنید و ارتباطات را نادیده بگیرید، احتمال فروش یا برقراری ارتباط خوب با مشتری ضعیفتر خواهد شد.اعتماد و اعتبار مهمترین عوامل در ارتباطات فروش هستند.مشتری باید کاملا به شما (فروشنده) اعتماد کند و اطمینان قطعی داشته باشد که به تعهدات خود عمل خواهید کرد.مشتری باید معتقد باشد که کارایی محصول و خدمت شما همان است که در ابتدا گفتهاید و به همان ترتیب هم باقی خواهد ماند.صحبت به فروش منجر نمیشود.بین تعداد سوالاتی که درباره نیازها و خواستههای مشتری میپرسید و قدرت ارتباطی که شکل میدهید، رابطهای مستقیم وجود دارد. صحبت به فروش منجر نمیشود ، پرسیدن به فروش منجر میشود.
به علاوه، بین گوشدادن دقیق به پاسخهای مشتریان و میزان علاقه و اعتماد مشتری به شما رابطه مستقیمی وجود دارد.واقعیت این است که گوش دادن اعتماد بهوجود میآورد. برای ایجاد ارتباطی قابل اعتماد بین فروشنده و مشتری ، هیچ راهی سریعتر و موثرتر از پرسیدن سوالات بسیار از مشتری و گوش سپردن دقیق به پاسخها نیست.
هرچه دقیقتر به سخنان مشتری گوش بسپارید ، علاقه و اعتماد او به شما افزونتر شده و پذیرای محصولات و خدمات شما خواهد بود.سوالات ، کلید کار و اعتماد ، عامل حیاتی در این فرایند هستند.
بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت میکنند نمیدانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است.آنها افرادی مردد هستند و صرفا به جمعآوری اطلاعات میپردازند.
وقتی با مشتری صحبت میکنید ، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص ، نامشخص یا غیرواقعی باشد.اگر نیاز مشخص باشد ، ممکن است مشتری روش دقیق برآورده کردن آن را بداند و یا نداند.ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر میکند نیاز دارد ، بسیار متفاوت باشد.
اگر نیاز نامشخص و مبهم باشد ، شما و مشتری تنها از طریق معاینه و تشخیص میتوانید نیازهای موجود را به دقت بشناسید و روش برآورده کردن آنها به وسیله محصولات و خدمات خود را مشخص کنید.
در بسیاری از موارد ، مشتری ممکن است فکر کند نیازی دارد ، درحالیکه شرایط او واقعا رضایت بخش است. او به محصول یا خدمت شما احتیاجی ندارد و کار شما بهعنوان فروشنده حرفه ای آن است که این موضوع را به او گوشزد کنید.پرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش سپردن به پاسخ آنها ، روش دقیق تعیین نیازها است. پردرآمدترین فروشندهها ، سوالات خود را از قبل به دقت آماده میکنند ، آنها را یاداشت کرده و به ترتیب میپرسند.بدترین فروشنده کسی است که هرچه به ذهنش میرسد را بیان کند و در حین مکالمه فروش ، از یک مطلب به مطلب دیگر بپرد. پرسیدن سوالات نامرتبط بدون شک از اعتبار شما میکاهد و دستیابی به فروش را بسیار دشوار میکند.
ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی میشود. در فرایند فروش میتوانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه ، تعیینکننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن ، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است. برای مثال میگویید:«این یک نرمافزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن میتوانید همه اعداد کسبوکار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»
در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که میتواند بدون متوقفکردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار میدهد. برای مثال:
فروشنده: آیا مایلید این نرمافزار را روی لپ تاپتان نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح میدهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.
فروشنده: مشکلی نیست. این نرمافزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار میکند و هم روی لپ تاپتان.
بهعلاوه، در ارائه فروش قوی و حرفهای ، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کردهاند اشاره میشود.داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته ، محصول یا خدمت شما را خریدهاند و از نتایج آن راضی هستند.
هیچ فروشی بدون اعتراض انجام نمیشود.اعتراضها نشانگر علاقه هستند.هرچه مشتری احتمالی سوالات بیشتری درباره محصولات و خدمات شما بپرسد، احتمال اینکه علاقه کافی برای خرید آن پیدا کند، بیشتر است.
«قانون شش» در مورد اعتراضات صدق میکند.این قانون میگوید تعداد اعتراضات به یک خدمت یا محصول بیشتر از شش مورد نیست. گاهی فقط یک یا دو مورد وجود دارد اما بیشتر از شش نخواهد شد. یک ورق کاغذ بردارید و پاسخ این سوال را بنویسید:
حتی اگر ظرف مدت یک هفته یا یک ماه اعتراضات زیادی دریافت میکنید، میتوان همه آنها را در شش گروه یا کمتر طبقهبندی کرد. اعتراضات احتمالی مهم را مشخص کنید و پاسخهایی منطقی و مستحکم برای هر کدام از آنها در نظر بگیرید تا وقفهای در فرایند فروش ایجاد نشود.
بازیکنان گلف میگویند: «اولین ضربه را برای نمایش میزنیم، اما در ضربات بعد، پول جایزه را نشانه میرویم.»
تاکنون همه مراحل فروش که درباره آنها صحبت کردهایم را انجام دادهاید ، اما توانایی شما برای قطعی کردن فروش و وادار کردن خریدار به اتخاذ تصمیم خرید همان زمانی است که «پول را نشانه میروید.»
قدرتمندترین واژه در فرایند فروش «درخواست» است. افراد زیادی از عدم پذیرش و یا شنیدن واژه «نه» در مکالمه فروش هراسانند و به همین دلیل، هیچگاه درخواست نمیکنند. آنها منفعلانه مینشینند و امیدوارند مشتری پیش قدم شده و خدمات و محصولات آنها را بخرد.اما چنین اتفاقی به ندرت روی میدهد. حتی اگر مشتری محصولی را بخواهد ، به آن نیاز داشته باشد ، بتواند از آن استفاده کند و استطاعت مالی خرید آن را داشته باشد ، مسئولیت فروشنده این است که به این موضوع پرداخته و از مشتری درخواست خرید کند.
شاید ساده ترین تکنیک قطعیکردن فروش دعوت به خرید است.وقتی محصول را ارائه کردید ، بپرسید: «آیا نگرانی یا سوالی دارید که در موردش صحبت نکرده باشیم؟»
وقتی مشتری میگوید: «نه، فکر میکنم در مورد تمام موارد صحبت شد.» با گفتن جمله «خوب، پس چرا آنرا امتحان نمیکنید؟» مشتری را دعوت به خرید میکنید.
همچنین، میتوانید درباره نحوه تحویل محصول یا خدمت صحبت کنید.
بسیاری از مشتریان تنها بهاندازه یک درخواست با خرید فاصله دارند.تنها چیزی که احتیاج دارند کمی تشویق و ترغیب است. وقتی از آنها میپرسید «اگر علاقهمند هستید، چرا آنرا امتحان نمیکنید؟» از شنیدن پاسخ «حتما، چرا که نه؟» شگفتزده خواهید شد.
خبر خوب این که اگر اعتماد و صمیمیت کافی ایجاد کنید ، نیازها را به دقت تشخیص دهید، یک ارائه منفعتمحور شفاف تدارک ببینید و به تمامی اعتراضات مشتری احتمالی پاسخ دهید ، فروش خودبهخود به سوی قطعی شدن پیش میرود. این کار ساده ، آسان و تقریبا از پیش تعیینشده است.هیچ گاه از درخواست کردن نترسید.
این قانون ، مهمترین بخش فرایند فروش است.هدف همه کارهایتان باید مراقبت از مشتریان و حفظ آنها بهگونهای باشد که منجر به خریدهای مجدد آنها شده و باعث شود شما را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه کنند.با هر مشتری مانند مشتری میلیوندلاری برخورد کنید و فرض کنید که توانایی خرید حجم عظیمی از محصولات و خدمات شما را دارد و شما را به تعداد قابلتوجهی از مشتریان احتمالی دیگر توصیه خواهد کرد.
بهطور میانگین، هرکس سیصد نفر را به اسم میشناسد ، این افراد میتوانند دوستان، اقوام، معلمان ، همکلاسیها ، همکاران، افرادی که در حیطه کاری خود با آنها سروکار دارید و یا معاشران شما مانند بانکدار یا حسابدار باشند.
فرض کنید تنها 10 درصد افرادی که مشتریان شما میشناسند ، مشتریان احتمالی محصولات یا خدمات شما باشند.پس اگر با مشتری خود به بهترین نحو برخورد کنید ، او میتواند سی مشتری دیگر به شما معرفی کند. هرکدام از این سی مشتری نیز 300 نفر را میشناسند و تقریبا 10 درصد آن افراد نیز میتوانند مشتریان احتمالی شما باشند.پس میبینیم که خریدار محصولات و خدمات شما میتواند ظرف چند ماه آینده 900 مشتری احتمالی دیگر برای شما بهارمغان آورد.آیا جالبتوجه نیست؟ آیا این موضوع، در نحوه برخورد شما با مشتریانی که اکنون روبرویتان ایستادهاند، تفاوتی ایجاد نمیکند؟
فروش به مشتری معرفیشده به یک پانزدهم زمان ، پول و انرژی لازم برای فروش تلفنی و یا فروش به یک مشتری جدید نیاز دارد.در خرده فروشی مواد مصرفی ، وقتی مشتری راضی شما را به فردی توصیه میکند ، 95 درصد فرایند فروش قبل از اولین دیدار انجام شده است.توصیه شفاهی - اگر بهطور منظم و اصولی بهکار گرفته شود ، روشی بسیار قدرتمند برای رشد کسبوکار است.
«قابل توصیه بودن» کلید جذب مشتریان توصیه شده است. ارائه خدمات عالی و اطلاعات آموزشی به مشتری موجب میشود که با اطمینان شما را به دوستان، خانواده و آشنایان خود توصیه کند.وقتی از مشتریان خود مراقبت میکنید، آنها راغب میشوند دوستانشان نیز از چنین تجربه لذتبخشی برخوردار شوند.
درهر فرصت ممکن درخواست ارجاع کنید.میتوانید بگوئید:
چه کسی ممکن است به شما بگوید هیچ فرد فوقالعاده دیگری را نمیشناسد؟
وقتی یک مشتری راضی ، مشتری احتمالی جدیدی معرفی میکند ، نتیجه کار را به مشتری معرف گزارش دهید و جزئیات را برای او تعریف کنید.مردم نسبت به آنچه به دوستان و آشنایان آنها گفتهاید و پاسخ آنها، کنجکاوی بیشازحدی دارند.
وقتی مشتری ارجاعی خرید میکند، یک نامه تشکر و یا حتی یک هدیه برای فردی که او را معرفی کرده بفرستید.گزینه موردعلاقه من سبد هدیهای پر از خوراکیهای خوشمزه است. مردم همیشه از دریافت هدایا خوشحال میشوند و اگر قدردانیتان را به آنها نشان دهید، احتمالا در آینده نیز شما را به دیگران توصیه خواهند کرد.
کتابها، مقالات، سیدیها و برنامههای آموزش فروش بسیاری به این هفت گام فرایند فروش پرداختهاند. نکته مهم آن است که گاهی بهبودی کوچک در یک حوزه، منجر به موفقیتهای بزرگ میشود.
درحقیقت ، دانشی که از این مقاله کسب می کنید ، در کارهای روزانه مثل خرید اتومبیل یا پرداخت شهریه فرزندتان بهشما کمک میکند ، همانطور که وقتی بقای کسبوکارتان در خطر قرار میگیرد، قابلاستفاده خواهد بود.درحالیکه بعضی از این روشها میتوانند بسیار معمولی و روزمره تلقی شوند، بسیاری از آنها ذاتا درخشان هستند ، مثل نشان دادن ترس و عقبنشینی هنگامی که پیشنهاد طرف مقابل را برای اولین بار میشنوید.
استفاده از محتوای وب سایت ها در بازاریابی اینترنتی، به صاحب یك كسب و كار اینترنتی اجازه می دهد تا پیام های تبلیغاتی خود را در دامنه متنوعی از دیگر وب سایت ها منتشر كند.
موتور جست و جوی گوگل از ابزارهایی است كه در مقوله بازاریابی اینترنتی خواهان بسیار دارد.معمولاً گوگل دو روش و مجرای تبلیغاتی پیش روی مشتریانش قرار می دهد. یكی تبلیغات در نتایج حاصل از جستجوها و دیگری حضور در محتوای وب سایت ها. در واقع بیشتر افرادیكه می خواهند كسب و كارشان در گوگل معرفی شود، از هر دوی این روش ها استفاده می كنند.
روش اول به این معناست كه نام، مشخصات و طرح تبلیغاتی یك كسب و كار پس از این كه كاربر با موتور جستجوی گوگل شروع به گشت و گذار و جستجو می كند، دركنار نتایج، كند و كاوهای گوگل پیش چشمانش قرار می گیرد. در واقع تبلیغات با صفحاتی كه پس از كلیلك روی Search پدید می آیند، همراه می شود.
استفاده از روش دوم برای وب سایت های سودمند است كه از خدماتAdsense ، در گوگل استفاده كند. Adsense یا همان Ad serving programe برنامه ای از مجموعه گوگل است كه وب سایت های عضو را با آگهی ها، تصاویر و فایل های صوتی و تصویری تغذیه می كند.این سرویس به سرعت در حال رشد و گسترش بوده در حال حاضرمیلیون ها وب سایت از امتیازاتش بهره مند می شوند. با استفاده از Adsense ، آگهی های تبلیغاتی به سرعت و در دامنه وسیعی منتشر می شوند. این مطالب در محتوای وب سایت هایی كه از این سرویس استفاده می كنند، جای گرفته، خود را به همه نشان می دهند.
با این وجود بسیاری از صاحبان وب سایت ها،حضور در نتایج جستجوهای اینترنتی را ترجیح می دهند و قوای تبلیغاتی شان را بر این حوزه متمركز می نمایند. دلایل متعددی وجود دارند ولی در این بین مقوله اعتماد و صداقت در درجه اول اهمیت قرار می گیرد وب سایت های كوچك و تازه كار به این مقوله توجه ویژه ای دارند.مشكل این گروه این است كه احتمال كلاهبرداری و نفوذ در وب سایت آنها زیاد بوده، ترجیح می دهند كه از نتایج جستجوها استفاده كنند. این نوع چالش ها در حیطه نتایج جستجوها نیز وجود دارد ولی میزان شیوع آن به مراتب كمتر است.
نكته دیگری هم وجود دارد و آن اینكه اگر بازدید كننده یك وب سایت اطلاعات و مشخصاتی را بیابد كه كاملاً می تواند نیازهایش را برآورده سازد، به سراغش خواهد رفت. وقتی كه كاربر در وب سایتی غیر از سایت آن بازاریاب، گشت و گذار می كند، ممكن است به دلایلی كاملاً متفاوت به این وب سایت آمده باشد. به طورمثال یك وب سایت درباره معایب و مضرات استفاده از Adsense بحث و گفتگو می كند و ممكن است هم طرفداران Adsense را به خود جلب كند و هم برای مخالفان جذاب و جالب توجه باشد. اگر كسی بخواهد این سرویس را بخرد و برای همین منظور در اینترنت جستجو كند، با خواندن عقاید و بازخوردهای اینچنین، هرگز این كار را نخواهد كرد.
بازاریابان و مجریان تبلیغات هم چندان از این كار استقبال نمی كنند و میل ندارند كه با استفاده از سرویس Adsense و آگهی ها و متون تبلیغاتی در محتوای وب سایت، بازاریابی كنند. آنها این روش را وقت گیر و پردردسر می دانند. در واقع زمانی این مجرای تبلیغاتی خوب عمل خواهد كرد كه وب سایت های مجموعه حاضر، به مطلب و مقوله مورد نظر مرتبط باشند و مهمتر از همه این كه همچنان بتوانند در اینترنت حضور فعال داشته، بازدیدكنندگان را جذب نمایند. چك كردن و بررسی محتوای آنها و آگاهی از مرتبط بودن آنان با هدف مورد نظر كار دشواریست و زمان زیادی لازم دارد. به این ترتیب معلوم است كه حضور در مجموعه ای متشكل از ۵۰۰ وب سایت و تبلیغات در آنها و برقراری تعاملات دوجانبه، كاری سخت و پرهزینه است. بدتر از همه این كه عده ای از صاحبان این وب سایت ها به ارتقای كیفیت متن وب سایت شان هم توجه ندارند وسعی نمی كنند كلمات كلیدی روشن تر و بیشتری را در متن بگنجانند. معمولاً در این چنین مجموعه ها و سایت های Adsense ، بانكی از لغات و اصطلاحات كلیدی وجود دارد كه می تواند در آغاز راه كمك كننده باشد ولی پس از چندی دیگر سازنده نخواهند بود. در این حال همه وب سایت ها از این واژه ها بهره برده اند و یك وب سایت موفق سعی می كند لغات و عباراتی را در محتوایش بگنجاند كه در عین یگانگی و برجستگی، گویای مفهوم و هدف آن وب سایت بوده جستجوگران اینترنتی را به سوی خود جلب نماید. این مشكلات و چالش ها سبب شده كه جمع كثیری از بازاریابان و كاسبانی كه می خواهند كسب و كار اینترنتی یا حقیقی خودشان را در دنیای مجازی معرفی كنند استفاده از روش های دیگر را ترجیح می دهند.
علی رغم این شرایط، باز هم گروههای متعددی از بازاریابان استفاده از محتوای وب سایت را روشی كارآمد می دانند. یك علت مهم اینست كه این روزها بازاریابان فراوانی فقط از مجاری جستجوهای اینترنتی فعالیت می كنند و به این جهت میدان رقابت چندان شلوغ نخواهد بود و این گروه می توانند راحت تر كار كنند.
بازاریابانی كه كار در محتوای وب سایت ها را ترجیح می دهند، دریافته اند كه وب سایت مشتری آن ها، منبع خوبی برای پیشرفت شان هم هست. پس از این كه آگهی ها و ترفندهای تبلیغاتی آنها در متن و محتوای وب سایت گنجانده شد و در معرض دید همگان قرار گرفت، مجریان تبلیغات و خود مالك وب سایت می تواند نقاط ضعف و قوت را تشخیص دهند و در بهینه سازی كارشان بكوشند.
استفاده از محتوای وب سایت ها در بازاریابی اینترنتی، به صاحب یك كسب و كار اینترنتی اجازه می دهد تا پیام های تبلیغاتی خود را در دامنه متنوعی از دیگر وب سایت ها منتشر كند.در ضمن، اصلی وجود دارد كه این بازاریابان را ملزم می كند كه از شبكه Google Adsense استفاده نمایند.
حقایقی در این میان هستند كه چهره دیگر تبلیغات در محتوای وب سایت ها را نشان می دهد. شبكه تامین و توزیع آگهی ها و تبلیغات گوگل یا همان Adsense ، ابزار قوی و موثریست اما به هیچ وجه نمی تواند جای Search (جستجو) را برای بازاریابان و صاحبان مشاغل بگیرد. جستجوهای اینترنتی منظم تر و با كیفیت بالاتر صورت می پذیرند و امكان سوء استفاده و كلاهبرداری نیز در این فرآیند كمتر است. به همین ترتیب، بازاریابان اینترنتی پروسه تبلیغات از راه نتایج جستجوهای اینترنتی را، پاسخگوتر از حضور در محتوای وب سایت ها می دانند.مجریانی كه بازاریابی این چنینی را در پیش گرفته اند باید همواره به دنبال مشاهده نتایج و ثبت میزان برگشت تلاش و كوشش ها و مخارج صرف شده باشند. در مورد استفاده از محتوای وب سایت، در بازاریابی خود همین ابزار، قادرست روند پیشرفت و جریان كسب درآمد و بازگشت سرمایه را نشان دهد.
در پایان باید گفت كه درباره برتری هر كدام از این روش ها بر دیگری، اختلاف نظرهایی وجود دارد و گروهی از بازاریابان وب سایت ها را بر نتایج حاصل از جستجوها مقدم می دارند و گروهی برعكس آن را بیان می كنند. آن چه از مجموع شرایط و داده ها و نظرات اهل فن برمی آید ، نشان می دهد كه جستجوهای عمومی اینترنتی همچنان در صدر گزینش های مجریان تبلیغاتی قرار دارند.
بسیاری از شرکتها ، برای معرفی خود و محصولاتشان از تبلیغات چاپی در مجلات و روزنامه ها استفاده می کنند.پس از مدتی مشاهده می کنند که فروش ، تفاوت چندانی نمی کند.سپس به این نتیجه می رسند که تبلیغات ، روش مناسبی برای افزایش فروش نیست. ولی مشکل اصلی ، نوع تبلیغی است که آنها استفاده می کنند. طراحی تبلیغات چاپی ، اصول مشخصی دارد که در صورت عدم رعایت آنها نمی توان انتظار فروش مناسبی را داشت.آگهی چاپی خود می تواند هدفهای متفاوتی داشته باشد مثلا معرفی محصول، معرفی شرکت ، یا فروش مستقیم کالا. فرض کنیم هدف آگهی ، فروش مستقیم کالا باشد. بیایید نگاهی کوتاه به اصول مهم برای ساخت اینگونه تبلیغات بیندازیم.
استفاده از بانک داری الکترونیکی در 12 ماه اخیر 57 درصد افزایش داشته است.
سونی می گوید 5 میلیون نفر پلی استیشن 3 را خواهند خرید حتی اگر بازی نداشته باشند.
افرادی که به علت داروهای تجویز شده می میرند بیش ازکاربران داروهای غیرقانونی هستند.با این راهنما نیازی به داروساز بودن نیست تا زنده بمانید.
چگونه در بورس شرکت کنیم بدون آنکه حتی یک ریال از دست بدهیم؟ آیا 5 اخطار مهم برای فروش بورس را تشخیص می دهید؟
4 چیز در خانه که از توالت شما کثیف تر و آلوده تر هستند.
با رزومه کاری خود، دیگران را در 30 ثانیه تحت تاثیر قرار دهید.
80 درصد نامه های هرز از طرف 10 نفر توزیع می شود.
راهی برای فروشندگان تنبل تا بتوانند روزی 1000 بیننده جذب کنند.جرات استفاده از این روش انحصاری را داشته باشید.
شیب لغزان روغن.غالب افراد روغن ماشین را زودتر از زمان لازم تعویض می کنند.
پی پال حساب فردی را که 7 سال اکس باکس می فروخت بست.آیا شما 12 اشتباهی را که او انجام داد تکرار می کنید؟
آیا شایعه ای که در مورد مردان راننده اتومبیلهای گرانقیمت گفته می شود حقیقت دارد؟
14 خوراکی که هرکسی برای سلامتی به آنها نیاز دارد.
مایکرسافت می گوید دانش آموزان می توانند نرم افزار آفیس را بدزدند... ببینید چقدر راحت می توانید از تخفیفهای قانونی استفاده کنید.
3 ساعت به من فرصت بدهید تا 35 راه تضمینی برای افزایش کاربران سایت به شما نشان دهم.
1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. (مارتین لوترکینگ)
3. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی. (رودی)
۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)
۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)
۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)
۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)
۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)
۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)
۱۱. دوست داشتن انسانها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)
۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)
۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیمودهایم میتوانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)
۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)
۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)
۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. (والترنیس)
۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
۱۹. در جستجوی نور باش، نور را مییابی. (آرنت)
۲۰. برای آنکه کاری امکانپذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
۲۲. آدمی ساختهی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. (مترلینگ)
۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. (بردیر فرانسوی)
۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)
۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)
۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. (نیما یوشیج)
۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر میاندازند. (نیچه)
۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. (ورنر هفته)
۳۰. برای کسی که شگفتزدهی خود نیست معجزهای وجود ندارد. (اشنباخ)
۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. (ادگارمون)
۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)
۳۳. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکسمکنزی)
۳۸. من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. (سقراط)
۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیهالسلام)
۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم مینویسد. (برزیلی)
۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)
۴۳. كسی كه دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. (گوته)
۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
۴۵. اگر میبینی کسی به روی تو لبخند نمیزند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)
۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد. (سقراط)
47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
۴۸. ضعیفالاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار آلنپو)
۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)
۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)
۵۱. برای اداره كردن خویش، از سرت استفاده كن و برای اداره كردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)
۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)
53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)
54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
56. آنكه می تواند، انجام می دهد، آنكه نمی تواند انتقاد می كند. (جرج برنارد شاو)
57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)
58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از میان ما رفته باشند. (امرسون)
59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)
60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)
منبع:بیتوته
|
|
BLOGFA.COM |
|